دی ۲۵، ۱۳۹۲

خیلی گذشته. اما هنوز گاهی در بعضی خیابان‌ها سرعتم کم می‌شود. قلبم کند می‌زند. تنگی نفس می‌گیرم انگار. می‌ایستم زیر دیوار و آهسته نفس‌های عمیق می‌کشم. هوای آلوده را جمع می‌کنم تو ریه‌هام و جیک نمی‌زنم دیگر. شهر کتاب ونک بودم امروز. هنوز مانده تا تمام شهر را فتح کنم دوباره...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر